خوش آمدید

نگاهی به رشد ملی جایگاه بوشهر در قرن گذشته

یاداشت کریم جعفری، مدیر کل روابط عمومی و امور بین الملل استانداری بوشهر ، به مناسبت فرارسیدن هفته بوشهر: روز بوشهر یک بهانه و فرصت است، این بهانه نباید در چم و خم‌های اداری، لجبازی‌های گروهی و صنفی ماهیت خود را از دست بدهد، همه باید تلاش کنند تا از این فرصت پیش آمده نهایت بهره‌برداری را کنند تا بوشهر بیشتر شناخته شود. علی‌رغم همه...

کریم جعفری، مدیر کل روابط عمومی و امور بین الملل استانداری بوشهر ، به مناسبت فرارسیدن "هفته بوشهر" یادداشتی به دبیرخانه روز بوشهر ارسال کرد. به گزارش ستاد بزرگداشت هفته بوشهر، در این یاداشت آمده است:


دوستان دستور دادند که چند خطی در مورد روز بوشهر قلمی کرده و در اختیار آنها قرار دهم. دستور آنها و تمکین بنده، در میان مشغله‌های کاری دو سه روزی به تاخیر افتاد و البته این به حساب بدقولی، بهانه‌ای دیگر هم داشت و آن نیز اندکی فکر برای اینکه چه بنویسم و از کجا شروع کنم.
فارغ از عنوان کاری به عنوان یک دانش آموخته تاریخ که در محضر استادان بنام این رشته در دانشگاه‌های مختلف کشور کسب علم کرده‌ام، برایم تاریخ محلی و منطقه‌ای جاذبه‌ای دیگر داشته است. این جاذبه هر چند از سر اشتیاقم به زادگاهم استان بوشهر بوده و هست، اما نکته‌ای گسترده‌تر در آن نهفته و آن نیز جذابیت‌های این منطقه برای بررسی‌های تاریخی است.
بوشهر، بندری و به عبارت دقیق‌تر شبه‌ جزیره‌ای خفته بر ساحل گرم خلیج فارس در طول 250 سال گذشته سلسله‌ای از حوادث را پشت سر گذاشته است که در نوع خود بی‌نظیر و شاید کم‌نظیر باشد. شهر بوشهر هر چند امروز هم جمعیت اندکی – نسبت به برخی از مراکز استانی دارد – اما همین ماهیت امروزی را در گذشته داشته و آن را سزاوار بررسی و تعمق بیشتر در حوزه‌های مختلف علمی کرده است.
بندری که در دوره نادری ناگهان بر چرخ توجه شاه وقت قرار گرفت، این جایگاه را داشت تا بتواند سریع‌تر از آنچه که می‌بایست نگاه‌ها را به خود جلب و جذب کند. اندیشه‌های نادر شاهی راه به جایی نبرد، اما در دوره کریم‌خانی تا پایان عهد قجر، بندر بوشهر جایگاهی بایسته پیدا کرد که بنا به دلایل مختلف، با روی کار آمدن پهلوی، این موقعیت از آن گرفته شد و جز در مقطعی کوتاه، نتوانست آن مقام را به دست آورد.
با این مقدمه به نسبه بلند، بر آن هستم تا به نکته بسیار مهمی در مورد شهر بوشهر پاسخ دهم و آن، اینکه چرا بوشهر از زمان زندیه و به ویژه قاجاریه توانست از بندری کوچک به جایگاهی برسد که دولت مرکزی در آخرین دهه از عمر ناصرالدین شاه آن را به عنوان مرکز حکمرانی جدیدی انتخاب کند که قرار بود با عنوان پر طمطراق – حکمرانی بنادر و جزایر خلیج فارس – بر گسترده پهناوری از سواحل ایران از خوزستان گرفته تا بندرعباس نظارت داشته باشد و عملاً به عنوان پاسدار منافع ایران در خلیج فارس مطرح شود.
گذشته از همه دلایلی که شاید دوستان در نظر داشته و دارند – مانند تاسیس کنسولگری‌های خارجی، توسعه تجارت دریایی و.... – بر آن هستم تا به عاملی بسیار پیچیده‌تر در تعاملات آن روز ایران اشاره کنم که بوشهر را سزاوار آن کرد تا عنوان مرکز حکومتی مستقل بگیرد و با خارج شدن از زیر سیطره حاکم فارس عملاً به عنوان معارض آن انتخاب شود.
واقعیت آن است که بندر بوشهر پس از به دست آوردن همه فاکتورهای لازم که دو مورد از آنها در بالا مورد اشاره قرار گرفت – مانند تاسیس کنسولگری‌های خارجی، توسعه تجارت دریایی و... – لیاقت مرکز حکومت شدن را یافت. همه این عوامل در یک عامل بسیار بزرگ‌تر خلاصه می‌شدند که باید آن را در گسترش شهر نشینی در بندر بوشهر یافت. بوشهر پس از سرنگونی همه خاندان‌های محلی حاکم، به عنوان یک شهر مدرن و پیشرو در همه امور حتی از مرکز کشور نیز جایگاه برتری یافته بود. این جایگاه به یمن مدنیتی بود که در بوشهر حاکم شده و همه مهاجران ناچار بودند فرهنگ ساخته شده را به عنوان قانون زندگی و تجارت بپذیرند.
به عبارت دقیق‌تر، بوشهر امروز بر مبانی پیچیده‌ای از روابط اجتماعی بنیان گذارده شد که در آن همه اصول یک شهر در قامت جهانی آن رعایت شده بود. شاخصه‌های توسعه در بوشهر 133 سال پیش پا به پای برخی از شهرهای مدرن جهان آن روز می‌زد که در بسیاری از سفرنامه‌های خارجی به آن اشاره شده است. این شالوده که نه به دست دولت مرکزی که به دست مردم محلی پی‌ریزی شده بود، باعث شد تا دولت مرکزی تلاش کند از آن به نفع خود بهره‌برداری کرده و با دادن عنوان مرکزیت یک حکومت مستقل، از مدنیت بوشهر استفاده لازم را ببرد. در معنی دیگر، ناصرالدین شاه فرنگ دیده علاوه بر کوشش برای حل برخی مشکلات ملی از طریق ارتقای بندر بوشهر، می‌خواست یک مرکز حکومت با مختصات جهانی داشته باشد که همه آن را در بندر بوشهر یافته بود و عملاً استان بوشهر امروز زاییده همین تفکر به شمار می‌رود.

 

با توجه به این نوشته تاریخی، چند نکته مهم را در مورد شهر بوشهر مورد اشاره قرار می‌دهم که به نظر می‌رسد می‌تواند در همان مسلسل تاریخی امروز نیز مورد استفاده قرار بگیرد:
1- بندر بوشهر توسعه خود را مدیون هیچ کدام از دولت‌های مرکزی نبوده و عملاً دولت مرکزی همیشه از موقعیت این بندر برای تحکیم قدرت خود استفاده می‌کرده است. در توضیح این مطلب باید گفت مردم شهر بوشهر امروز نیز نباید امیدوار به کمک‌های دولتی باشند و باید خود برای توسعه شهرشان اقدام لازم را به عمل آورند.
2- بوشهر این توانایی را دارد که همچنان چشم دولتی‌ها را پر و نگاه آنها را به این بندر عمیق‌تر کند، روز بوشهر یکی از فاکتورها است که می‌توان با بهره‌برداری مناسب از آن به این مهم دست یافت.
3- شهرنشینی بوشهر هنوز مورد مطالعه دقیق قرار نگرفته است – منظور آن نیست که در این زمینه کاری نشده، بلکه مراد آن است که به شکل علمی برای آینده بوشهر با توجه به گذشته آن دستور کاری فراهم نیست – بنابراین مطالعه گذشته این شهر باید در اولویت قرار بگیرد. شهرداری بوشهر این وظیفه را دارد تا بخشی از بودجه آموزشی خود را صرف مطالعه این بخش به خصوص تقویت گروه تاریخ دانشگاه خلیج فارس در حوزه بوشهرشناسی کند.
4- روز بوشهر یک بهانه و فرصت است، این بهانه نباید در چم و خم‌های اداری، لجبازی‌های گروهی و صنفی ماهیت خود را از دست بدهد، همه باید تلاش کنند تا از این فرصت پیش آمده نهایت بهره‌برداری را کنند تا بوشهر بیشتر شناخته شود. علی‌رغم همه ادعاهایی که داریم هنوز نتوانسته‌ایم بوشهر را به ایران معرفی کنیم و این وظیفه سنگینی است.
5- 133 سال پیش مردم بندر بوشهر با سختکوشی قابل تحسین شهر خود را به چنان جایگاهی رساندند که دولت مرکزی ناچار شد از آن به عنوان الگو استفاده کند، این تلاش باید امروز هم ادامه داشته باشد و این تتمه‌ای بر دیدگاه شماره یک است.
6- این نوشته فارغ از جایگاه اداری نگارنده قلمی شده است و به پاس زحمات دوستان برگزار کننده، به آنها و مردم بوشهر تقدیم می‌شود.

کپی
لینک اشتراک گذاری

  • 882 بازدید
  • 0 نظر